راستش اصلا ناراحت نیستم که بگم نهج البلاغه رو اون هم فقط خطبه توحیدی (خطبه اول) رو حدود هفت سال پیش خوندم. راستش میخواستم خطب بعدی رو هم بخونم اما اونقدر این خطبه برام سکر آور بود که دوست داشتم برای سالها غرق این خطبه بشم تا.

شاید ظرفم خیلی کوچیک بود (باید گفت ظرف ما در مقابل ظرف حضرت امیر عدم است در برابر وجود) اما هفت ساله در حیرت این خطبه حضرت امیر علیه سلام هستم. تمام عرفای ما با اون وسعت نظرشون در توحید باید بیان اینجا خیمه بزنن. و البته بی راه نیست اگر بگم لاجرم اون حرفهای رفیع رو در باب توحید از دل همچین کلامهای نورانی ای بیرون کشیدن و خوشه چینی کردن.

شاید اگر از قبل از خوندن این خطبه غرق نگاه توحیدی عرفای اصیل اسلامی نبودم شکوه  و عظمت نگاه توحیدی حضرت امیر اینقدر برام جلوه نداشت. من هفت ساله در این خطبه موندم. من فقط خطبه توحیدی حضرت امیر علیه سلام رو خوندم. بقیه رو. نمیدونم فکر کنم نخوندم. البته چرا روخوانی کردم اما.

من هنوز در خطبه توحیدی بسر میبرم.

من هفت سال پیش. توی ماه رمضان. در پادگان ارتش در شهر شیراز. در کتابخانه پادگان. عظمت این خطبه برام جلوه کرد. دوست دارم در ماه رمضان امسال دوباره دست به دامن حضرت امیر بشم تا درک بیشتری از این خطبه نصیبم کنه.




خدایا تو خود شاهدی این خطبه چه دلی از من برد. اما.

به لاک پشت گفتن به کجا میروی؟

گفت به چین و ماچین.

گفتن: با این راه و روش تو؟

خدایا توقعمون زیاده. چون 14 معصوم داریم. چون اولیا الله ی داریم که حقیقتا در مسیر این معصومین هستن. چون شما خدای این پاکان هستید.

میشه طمع نکرد؟.



کاش میشد توی این ماه به جای نوشتن فقط بخونم و بشنوم و بخواهم و نگاه کنم و سکوت کنم.

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

مای مانهوا دانلود پایان نامه Fara Mobile دانلود نرم افزار اندروید 96 دانلود موزیک 4 داستان هایی از دست سازها تجربه از ... سالم زيبا 312+1 John